فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

چالش‌ها و دغدغه‌های آموزش ادبیات فارسی در گفتگو با دو شاعری که سال هاست معلمی می‌کنند

  • کد خبر: ۱۲۸۸۲۴
  • ۱۸ مهر ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۵
چالش‌ها و دغدغه‌های آموزش ادبیات فارسی در گفتگو با دو شاعری که سال هاست معلمی می‌کنند
در این سال‌ها با گسترش فضای مجازی، درست نویسی و اهمیت زبان فارسی چنان به حاشیه رفته است که آموزش درست و به قاعده آن بیشتر از پیش برای پژوهشگران حوزه زبان فارسی و سیاست گذاران آن اهمیت پیدا کرده است.

به گزارش شهرآرانیوز؛ «چگونه می‌توان بچه‌ها را با ادبیات فارسی و به تبع آن با نگارش و حتی نوشتن و شعرگفتن آشنا کرد؟» این پرسش محور این گزارش است و برای همین سراغ دو تن از معلمان ادبیات رفتیم که سال‌ها در حوزه کودک و نوجوان مشغول به کار بوده اند و تجربه‌های بزرگی دارند. از طرفی، در این سال‌ها با گسترش فضای مجازی، درست نویسی و اهمیت زبان فارسی چنان به حاشیه رفته است که آموزش درست و به قاعده آن بیشتر از پیش برای پژوهشگران حوزه زبان فارسی و سیاست گذاران آن اهمیت پیدا کرده است.

بچه‌ها آینده ادبیات هستند، مشروط به اینکه دبیران حوصله به خرج دهند

 

چالش‌ها و دغدغه‌های آموزش ادبیات فارسی در گفتگو با دو شاعری که سال هاست معلمی می‌کنندنرگس برهمند شاعر و مربی باتجربه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است و جواد کلیدری هم علاوه بر اینکه شاعری سرشناس است، در این سال‌ها در مناطق کم برخوردار به آموزش ادبیات پرداخته است.
او معتقد است بچه‌ها در سنین مختلف استعداد‌های ادبی متفاوتی از خودشان بروز می‌دهند: «کودکان در مدارس ابتدایی همین که با کلمات آشنا می‌شوند و قدرت جمله سازی پیدا می‌کنند، استعدادهایشان را در زمینه ادبیات هم نشان می‌دهند.

این استعداد‌ها با ساختن جملاتی که از سن خودشان جلوتر است و قوه تخیلشان، نشان داده می‌شود. این کودکان آینده ادبیات هستند، مشروط به اینکه معلم هایشان حوصله به خرج دهند و دقت و آن‌ها را غربالگری کنند. این تفاوت‌ها از همان ابتدای دوره تحصیل قابل شناسایی است و بچه‌هایی بوده اند که در سال سوم ابتدایی توانسته اند به داستانی کوتاه برسند. برای همین هم الان ما از دوم ابتدایی شیوه‌های نگارش را آموزش می‌دهیم.

کاش معلمان مدارس، بچه‌هایی را که نگاهی خاص به این درس دارند و به شکلی متفاوت کلمات را پشت هم ردیف می‌کنند، شناسایی کنند و آن‌ها را تحت آموزش بیشتری قرار بدهند. دست کم به خانواده اطلاع داده بشود تا استعداد این بچه‌ها هدر نرود. در دوره ابتدایی بچه‌هایی هم هستند که به صحبت کردن درباره موضوعات مختلف و نوشتن درباره آن‌ها علاقه نشان می‌دهند. این کودکان تمایل زیادی به نوشتن شعر دارند.»

برهمند به تجربه هایش در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم اشاره می‌کند و می‌گوید: «من، چون در کانون پرورش فکری خدمت می‌کنم و با این بچه‌ها سروکار دارم، از معلمان ابتدایی خواهشمندم که اگر کودکانی با این ویژگی‌ها سراغ دارند، آن‌ها را معرفی کنند. البته این شاید جزو شرح وظایف معلمان نباشد و می‌دانم که وقت گذاشتن برای پیداکردن این استعداد‌ها کاری دشوار است، اما بعد از پیداکردن این استعداد‌ها می‌توانند آن‌ها را به کانون پرورش فکری کودکان معرفی کنند. در این سازمان ما تخصصی روی این کودکان کار خواهیم کرد. البته این به آن معنی نیست که ما شاعر و نویسنده پرورش می‌دهیم. ما فقط به آن جهان لطیف و روشن کلمات که کودک به آن راه پیدا کرده است، پهنا می‌بخشیم.»

متأسفانه گاهی دبیران ذوق بچه‌ها را کور می‌کنند

برهمند می‌گوید علاقه مندی بچه‌ها به ادبیات به دبیری بستگی دارد که متخصص این کار باشد، وگرنه به راحتی و با رفتار‌های غلط می‌توانند آن‌ها را از این درس بیزار کنند: «در کانون پرورش فکری یک مربی در کنار کودک قرار می‌گیرد و طور دیگر نگاه کردن، شنیدن و لمس کردن را به او آموزش می‌دهد. کاری که ما در کانون پرورش فکری انجام می‌دهیم، به نوعی شناساندن لذت نوشتن و کشف کلمات، به بچه هاست.

در دوره راهنمایی و دبیرستان هم اگر نوجوان از دوره ابتدایی به شیوه اصولی آموزش دیده باشد، می‌تواند رشته‌های ادبی متفاوتی را انتخاب کند. شعرنویسی یا داستان نویسی را شروع کند یا انواع دیگری از ادبیات را امتحان کند. ولی اگر نوجوان بخواهد از دوره راهنمایی و دبیرستان این موضوع را شروع کند، کمی سخت‌ می‌شود. این موضوع ارتباطی مستقیم با دبیران ادبیات این دوران تحصیلی دارد. دبیران ادبیات باید بسیار دقیق و باهوش باشند تا این تفاوت‌ها را بین بچه‌های کلاس خود تفکیک کنند و تمیز دهند. برای این موضوع بهتر است که واقعا از دبیرانی استفاده بشود که به صورت تخصصی ادبیات خوانده باشند.

استعداد‌های بچه‌ها در کنار تجربه و تخصص این دبیران می‌تواند همه اهالی آن کلاس را به ادبیات علاقه‌مند کند، چون این علاقه به شعر و داستان و موسیقی، ریشه‌ای مشترک بین ایرانیان دارد. متأسفانه گاهی هم این دبیران هستند که ذوق بچه‌ها را کور می‌کنند. با رفتار مکانیکی خود و صرفا نمره دادن به آن ها، ناخودآگاه نگاه بچه‌ها را به این درس فقط به نمره گرفتن و ردشدن از آن تبدیل می‌کنند. این‌ها نکاتی است که باید در درس ادبیات و برای بچه‌هایی که ذوق نوشتن دارند، لحاظ شود.»

برخی نوجوان‌ها به دلیل کمبود اعتمادبه نفس نوشته هایشان را پنهان می‌کنند

نرگس برهمند به گروه سنی نوجوانان اشاره می‌کند و می‌گوید آن‌ها در برهه حساسی از زندگی شان قرار دارند و باید مورد توجه مربیان و معلمان قرار بگیرند: «در بین این گروه، شاهد پنهان کردن نوشته‌های نوجوانان هم بوده ایم. این بچه‌ها می‌نویسند و غالبا هم به خوبی این کار را انجام می‌دهند، ولی هرگز به کسی نمی‌دهند تا آن‌ها را بخواند و به آن‌ها آموزش بدهد.

این موضوع به دبیران مربوط می‌شود تا بتوانند اعتماد نوجوانان را به خودشان جلب کنند. اگر توجه کنید، نوشتن یکی از بهترین روش‌های تخلیه روحی روانی در سنین بلوغ است. دبیران ادبیات می‌توانند به نوجوانان موضوعات مختلفی را برای نوشتن ارائه دهند. حوادث مختلف، اتفاقات روزمره و خیلی چیز‌های دیگر می‌تواند بعد از مدتی به نوشته‌های آن‌ها قوام بدهد و از دل آن‌ها داستان و متن ادبی هم دربیاید. این کار برای کشف استعداد بچه‌ها خیلی مؤثر است.

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در این سن هم کلاس‌های متعددی در زمینه ادبیات دارد. رویکرد این کلاس‌ها هم لذت بردن از نوشتن و قدم زدن در جهان کلمات است. بعد هم رها نمی‌شوند. یعنی بعد از آن کلاس ها، باید در انجمن‌های ادبی که با حضور شاعران و نویسندگان برگزار می‌شود هم شرکت کنند و اشعار و نوشته هایشان را بخوانند. ضمن اینکه منابع اطلاعاتی و مطالعاتی غنی و به روز و مناسب سن خودشان هم به آن‌ها معرفی می‌شود.»

نباید هر کتابی را دست بچه‌ها داد

برهمند در پایان صحبت هایش به سیر مطالعاتی بچه‌ها نقبی می‌زند و می‌گوید این مسیر باید با حضور یک کارشناس پیش برود و نباید هر کتابی را دست بچه‌ها داد: «مشکل اصلی ما منابع مطالعاتی بچه هاست؛ اینکه نوجوانی کتاب خوان داریم که نمی‌داند چه چیزی را باید بخواند، به خودی خود راه سرکوب این استعداد است. خانواده‌ها باید مشورت کنند و ببینند سیر مطالعاتی بچه‌ها چطور باید پیش برود و چه کتاب‌هایی را باید بخوانند تا آن نتیجه‌ای که خود نوجوان و خانواده اش در نظر دارد، به دست بیاید.

این طوری نیست که هر کتابی را بشود دست بچه‌ها داد. این لایه‌های پنهانی است که شاید بچه‌ها متوجه آن‌ها نشوند، ولی از نظر مربیان و خانواده نباید دور بماند. پس منابع مطالعاتی و اطلاعاتی بخش بزرگی از این راه است و مطمئنا منابع درسی ما قادر به تأمین کردن نیاز بچه‌ها در این زمینه نیست. من در سال‌های قبل وقتی به پایان کتاب‌های فارسی دوره ابتدایی نگاه می‌کردم، می‌دیدم که فهرستی از کتاب‌های قابل خواندن برای این سن معرفی شده بود.

مثلا خانواده‌ای که می‌خواست کتابی برای بچه اش بخرد که در کلاس سوم تحصیل می‌کرد، می‌توانست به آن فهرست که کتاب‌های بررسی شده کارشناسان بود، مراجعه کند. ولی الان متأسفانه می‌بینم که آن فهرست حذف شده است. واقعا این فهرست برای کودکان غنیمتی بود و دلیل حذف آن را نمی‌دانم.»

متأسفانه کسی به کلاس انشا و ادبیات اهمیت نمی‌دهد

چالش‌ها و دغدغه‌های آموزش ادبیات فارسی در گفتگو با دو شاعری که سال هاست معلمی می‌کنندجواد کلیدری هم شاعر است و سال‌ها معلم ادبیات بوده است. او هم مثل برهمند معتقد است تدریس و علاقه مندکردن بچه‌ها به ادبیات به فرمول خاصی نیاز ندارد و بیشتر به یک نفر که همان معلم است، بستگی دارد: «کاری که معلم ادبیات و البته سایر معلم‌ها می‌توانند انجام بدهند، اول کشف و دیگر پرورش استعداد بچه هاست. اینجا مشخصا درباره ادبیات حرف می‌زنیم.

در دوره ابتدایی که بچه درحال گذراندن تحصیلات ابتدایی است، معمولا کشفی صورت نمی‌گیرد. همه دروس را یک معلم تدریس می‌کند. در نتیجه معلم نمی‌تواند به کیفیت و پرورش بپردازد، مگر اینکه خودش شاعر و نویسنده باشد و بخواهد به شکل ویژه روی این موضوع تمرکز کند. اما در دوره متوسطه اول یعنی همان دوره راهنمایی، دروسی مثل نگارش و انشا به معلم کمک می‌کند بتواند کشف استعداد را آغاز کند. البته همه ما می‌دانیم که این دروس را معلمان غیرمتخصص تدریس می‌کنند، برای همین اتفاق آن چنانی نمی‌افتد.

از طرفی، من فکر می‌کنم دبیر ادبیات و انشا و نگارش باید یک نفر باشد تا بتواند به همه این حوزه تمرکز کند و ببیند دانش آموز چطور پیش می‌رود و از نقاط ضعف و قوتش آگاه شود. کلاس انشا هم یک کلاس فرمالیته است. این کلاس را هم می‌دهند به معلم ریاضی یا معاون و مدیر مدرسه خودشان این کار را می‌کنند. وقتی خود معلم بلد نباشد و آگاهی نداشته باشد، نمی‌تواند درست ادبیات را تدریس کند. واقعیتش این است که ۸۰ تا ۹۰ درصد کشف و پرورش استعداد‌های ادبی به یک نفر و آن معلمی که در این حوزه اشراف زیادی دارد مربوط می‌شود، نه به چیز‌های دیگر.»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->